معجزه همیشگى براى اثبات حقانیت اسلام
پرسش :
آیا سنت مباهله که در یکی از وقایع تاریخ اسلام به آن اشاره شده است صرفا تعلق به معصومین (علیهم السلام) دارد و به هیچ وجه غیر معصوم قادر به استفاده از آن نیست؟
پاسخ :
از جمله معجزه هاى همیشگى مباهله است. و مباهله اختصاص به نبى اکرم (صلّی الله علیه و آله) ندارد، بلکه معجزه همیشگى براى اثبات حقانیت اسلام است. و انسان هاى کامل و صاحب نفس طیّبه و اهل ورع و یقین نیز در عصر حاضر مى توانند براى اثبات حقانیت اسلام و بحق بودن عقاید دین با دشمنان دین مباهله کنند.
علامه طباطبایى مى گوید: مباهله براى همیشه براى مسلمانان معجزه است و با آن بر صحت عقاید خودشان احتجاج مى کنند و هر کس در مورد محتوا کلام الهى (قرآن) و رسالت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بخواهد مباهله کند ما استعداد بر مباهله را داریم.(1)
بنابراین معجزه همیشگى بر روى نسل حاضر باز است و اضافه بر آن کراماتى که از اولیاء الله و ائمه طاهرین (علیهم السلام) ظاهر شده و مى شود براى آرامش و اطمینان قلب در حقانیت اسلام و دین و پیامبر و ائمه (علیهم السلام) کافى است.
خلاصه سخن آنکه معجزات الهى همراه پیامبران الهى نازل مى شود و چون پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) آخرین پیام آور الهى و خاتم انبیاء بوده و اسلام، دین جاویدان خواهد بود لذا با نیامدن انبیاى جدید معجزات جدیدى رخ نداده ولى اسلام چون دین جاوید است معجزه جاویدان خود یعنى قرآن را همیشه ارائه مى نماید.
2) آموزش کلام اسلامى 2، محمد سعیدى، ص 87.
3) مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانى.
4) منتهى الآمال، حاج شیخ عباس قمى.
پی نوشت:
1. الهیات، سبحانى، ج 3، صص 5 ـ 1.
منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
از جمله معجزه هاى همیشگى مباهله است. و مباهله اختصاص به نبى اکرم (صلّی الله علیه و آله) ندارد، بلکه معجزه همیشگى براى اثبات حقانیت اسلام است. و انسان هاى کامل و صاحب نفس طیّبه و اهل ورع و یقین نیز در عصر حاضر مى توانند براى اثبات حقانیت اسلام و بحق بودن عقاید دین با دشمنان دین مباهله کنند.
علامه طباطبایى مى گوید: مباهله براى همیشه براى مسلمانان معجزه است و با آن بر صحت عقاید خودشان احتجاج مى کنند و هر کس در مورد محتوا کلام الهى (قرآن) و رسالت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بخواهد مباهله کند ما استعداد بر مباهله را داریم.(1)
بنابراین معجزه همیشگى بر روى نسل حاضر باز است و اضافه بر آن کراماتى که از اولیاء الله و ائمه طاهرین (علیهم السلام) ظاهر شده و مى شود براى آرامش و اطمینان قلب در حقانیت اسلام و دین و پیامبر و ائمه (علیهم السلام) کافى است.
خلاصه سخن آنکه معجزات الهى همراه پیامبران الهى نازل مى شود و چون پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) آخرین پیام آور الهى و خاتم انبیاء بوده و اسلام، دین جاویدان خواهد بود لذا با نیامدن انبیاى جدید معجزات جدیدى رخ نداده ولى اسلام چون دین جاوید است معجزه جاویدان خود یعنى قرآن را همیشه ارائه مى نماید.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
1) الهیات، ج 3، جعفر سبحانى، ص 103.2) آموزش کلام اسلامى 2، محمد سعیدى، ص 87.
3) مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانى.
4) منتهى الآمال، حاج شیخ عباس قمى.
پی نوشت:
1. الهیات، سبحانى، ج 3، صص 5 ـ 1.
منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
اهل بیت علیهم السلام در آیه تطهیر
پرسش :
آیه مباهله چگونه مؤید این نکته است که اهل بیت در آیه تطهیر، حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام هستند؟
پاسخ :
با نگاهی گذرا به آیه مباهله متوجه می شویم که «أبناء» و «أنفس» جمع و «نساء» اسم جمع است، پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) باید حداقل نُه نفر را همراه خود میبرد (3 مرد، 3 زن، و 3 فرزند)؛ زیرا اقلّ جمع 3 نفر است، در حالی که فقط چهار نفر را همراه خود برد. این، نشان میدهد که آن حضرت بیش از چهار نفر، واجد صلاحیت برای شرکت در میدان مبارزه معنوی نیافت.
فخر رازی داستان مباهله را این گونه نقل می کند:
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) در حالی که برای مباهله خارج شد که جامه نادوخته پشمین سیاه رنگی بر دوش، حسین را در بغل و دست حسن را در دست خود گرفته بود، حضرت فاطمه (علیها السلام) پشت سر آن حضرت و امام علی (علیه السلام) پشت سر آنان حرکت میکرد، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به همراهان خود فرمودند: وقتی دعا کردم شما آمین بگویید.
آنگاه می گوید: در روایت آمده است: (در میدان مباهله) حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) زیر همان جامه پشمین سیاه رنگ رفت. پس از آن امام حسن (علیه السلام) جلو آمد، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) او را داخل کرد.
سپس امام حسین (علیه السلام)، بعد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و پس از آن امام علی (علیه السلام) جلو آمدند و همگی زیر آن جامه رفتند. وقتی همگی جمع شدند، حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه واله) فرمودند: «إِنّما یُرید الله لِیذهب عَنکم الرِجس أَهل البیت ویُطهِّرکم تَطهیراً».
فخر رازی در پایان می گوید: اهل تفسیر و حدیث گویا اتفاق بر صحت این حدیث دارند؛ واعلم أنّ هذه الروایة کالمتّفق علی صحتها بین أهل التفسیر و الحدیث. (تفسیر کبیر4، جزء 8، ص 88 ـ 89 ، آل عمران/61)
عالم بزرگ اهل سنّت ابو عیسی ترمذی در کتاب خود آورده است:
سعد بن آبی وقاص از پدرش نقل کرده است: وقتی آیه مباهله نازل شد، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین را خواند و آن گاه گفت: خدایا! اهل من اینها هستند: لما نزلت هذه الآیة «تَعالوْا نَدْع أَبناءنا وأبناءکم و نِساءنا ونِساءکم» الآیة دعا رسول الله(صلی الله علیه واله) علیّاً و فاطمة و حسناً و حسیناً فقال: «اَللّهمّ هؤلاء أهلی» ( سنن ترمذی5،/6،).
بنابراین، می توان گفت: اگر واقعاً کسان دیگری نیز جزو «اهل البیت» بودند رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آنان را نیز حاضر می کرد؛ چون حداقل نُه نفر را باید می آورد. از این رو نیاوردن دیگران به میدان مباهله، نشان می دهد که دیگران مصداق «اهل البیت» (به مفهومی که در این آیه مطرح است) نبوده اند.
منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
با نگاهی گذرا به آیه مباهله متوجه می شویم که «أبناء» و «أنفس» جمع و «نساء» اسم جمع است، پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) باید حداقل نُه نفر را همراه خود میبرد (3 مرد، 3 زن، و 3 فرزند)؛ زیرا اقلّ جمع 3 نفر است، در حالی که فقط چهار نفر را همراه خود برد. این، نشان میدهد که آن حضرت بیش از چهار نفر، واجد صلاحیت برای شرکت در میدان مبارزه معنوی نیافت.
فخر رازی داستان مباهله را این گونه نقل می کند:
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) در حالی که برای مباهله خارج شد که جامه نادوخته پشمین سیاه رنگی بر دوش، حسین را در بغل و دست حسن را در دست خود گرفته بود، حضرت فاطمه (علیها السلام) پشت سر آن حضرت و امام علی (علیه السلام) پشت سر آنان حرکت میکرد، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به همراهان خود فرمودند: وقتی دعا کردم شما آمین بگویید.
آنگاه می گوید: در روایت آمده است: (در میدان مباهله) حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) زیر همان جامه پشمین سیاه رنگ رفت. پس از آن امام حسن (علیه السلام) جلو آمد، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) او را داخل کرد.
سپس امام حسین (علیه السلام)، بعد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و پس از آن امام علی (علیه السلام) جلو آمدند و همگی زیر آن جامه رفتند. وقتی همگی جمع شدند، حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه واله) فرمودند: «إِنّما یُرید الله لِیذهب عَنکم الرِجس أَهل البیت ویُطهِّرکم تَطهیراً».
فخر رازی در پایان می گوید: اهل تفسیر و حدیث گویا اتفاق بر صحت این حدیث دارند؛ واعلم أنّ هذه الروایة کالمتّفق علی صحتها بین أهل التفسیر و الحدیث. (تفسیر کبیر4، جزء 8، ص 88 ـ 89 ، آل عمران/61)
عالم بزرگ اهل سنّت ابو عیسی ترمذی در کتاب خود آورده است:
سعد بن آبی وقاص از پدرش نقل کرده است: وقتی آیه مباهله نازل شد، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین را خواند و آن گاه گفت: خدایا! اهل من اینها هستند: لما نزلت هذه الآیة «تَعالوْا نَدْع أَبناءنا وأبناءکم و نِساءنا ونِساءکم» الآیة دعا رسول الله(صلی الله علیه واله) علیّاً و فاطمة و حسناً و حسیناً فقال: «اَللّهمّ هؤلاء أهلی» ( سنن ترمذی5،/6،).
بنابراین، می توان گفت: اگر واقعاً کسان دیگری نیز جزو «اهل البیت» بودند رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آنان را نیز حاضر می کرد؛ چون حداقل نُه نفر را باید می آورد. از این رو نیاوردن دیگران به میدان مباهله، نشان می دهد که دیگران مصداق «اهل البیت» (به مفهومی که در این آیه مطرح است) نبوده اند.
منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
نظرات شما عزیزان: